24 اگست 2015

عبدالوکیل سوله­مل

ترجمه از : گل احمدنظری

بستری از خار

تا نگاه کردم سه سال از عروسی من گذشته است. وقتی که عروس می شدم، نه کاملاً به دوشیزه گی رسیده بودم و نه هنوز درس مکتبم تمام شده بود. همین دیروز...ادامه...

 

22Bildergebnis für ‫هادی میران‬‎ اگست 2015

هادی میران

نیم نگاهی بر

سروده‌های تمیم حمید

تمیم حمید، نامی آشنا در شعر معاصر افغانستان می‌باشد که دست کم از یک دهه بدین‌سو، شعر می‌نویسد و تاکنون دو اثر (روی من خط بکش و 20 روی بیست) را که بیشترینه در قالب غزل نوشته شده، تقدیم جامعۀ ادبی افغانستان  کرده است. حمید، شاعر...ادامه...

 

15 اگست 2015

فلم "مینه ی سرگردان"

ساختهٔ  یوسف بره کی نویسنده و کارگردان افغان - کانادایی به زودی در هالیند و اتریش به نمایش گذاشته میشود

دهم اگست 2015

عمران راتب

صدای‌پای تشنج

(ملاحظه‌ی مختصری بر رمان «صدای‌پای شکستن»)

شناسه ی کتاب

نام اثر :  صدای پای شکستن

نویسند:  یزدان هدیه ولی(صاعقه)

ناشر : انتشارات تاک

تاریخ و محل انتشار : تابستان سال ۱۹۹۳ ؛ کابل

شمار صفحات : ۴۲۸ ص

رمان «صدای پای شکستن» اولین رمان خانم یزدان هدیه ولی (صاعقه) است. او در امریکا زندگی میکند و ۳۴ ساله است.

*

زندگی در دنیای متن، امروزه خواننده را وا می‌دارد تا اعتراف نماید که «مؤلف مرده است!» این از ویژگی‌های لاینفک یک متن پست مدرن است که به صورت چند پهلو و چندین سویه رخ بنماید. ذات‌باوری در خصوص...ادامه...

 

روش املای زبان دری

صفحه ویژه حمید عبیدی در آسمایی
با بخش نوشتارهای سياسی-اجتماعی؛ ادبی- فرهنگی؛ گفت و شنود ها؛ گالری آثار هنری؛  فوتوگالری...

ورود به صفحه ی نخست شماره ی: 1 ؛  2 ؛ 3 ؛ 4 ؛ 5 ؛ 6 ؛ 7 ؛  8 ؛ 9؛ 10 ؛ 12 ؛ 13؛ 14؛ 15 ؛ 16؛ 17؛ 18؛ 19 ؛  20 ؛ 21 ؛ 22 ؛ 23 ؛ 24 ؛ 25 ؛ 26 ؛ 27 ؛ 28 ؛ 29 ؛ 30  ؛ 31 ؛ 32 ؛ 33 ؛ 34؛ 35 ؛ 36 ؛37  ؛ 38؛39 ; 40 ; 41 ؛ 42 ؛ 43 ؛ 44 ؛ 45؛ 46؛ 47 ؛ 48 ؛ 49 ؛ 50 ؛   51 ؛ 52 ؛ 53 ؛ 54 ؛ 55 ؛ 56 ؛ 57 ؛ 58؛ 59 ؛ 60  ؛ 61؛  62 ؛ 63 ؛ 64؛ 65؛ 66؛ 67؛ 68؛69؛ 70؛  71 ؛ 72؛ 73؛ 74؛ 75 ؛ 76؛ 78؛ 80؛ 81 ، 82 ؛ 83 ؛ 84 ؛ 85؛ 86؛ 87؛ 88 ؛ 89؛ 90 ؛ 91 ؛ 92 ؛ 93 ؛ 94; 95 ; 96 ; 97 ; 98 ; 99; 100 ; 101 ; 102  ; 103; 104 ; 105 ; 106

ورود به ویژه نامه ها و صفحات آرشیف آسمایی

 

29 اگست 2015

هارون  یوسفی

بی تفاوت

در حق این مردم بیچاره رندی کرده اند

زنده گی  را بر سر ما جیره بندی کرده اند

با شعار حزب و تنظیم و جهاد و انقلاب

سی و یک سال است که بر ما ریشخندی کرده اند...ادامه...
 

24 اگست 2015

 اکبر کرگر

هجرې او نوستالژي (دريمه برخه )

۳- په تيرشوي  عمر افسوس

له تېرو ۵٠ كلونو را په دې خوا دنوستالژي گړنه په كرار كراردطبې اوروغتيايي متونو څخه چې  دناروغانو دروانې گډوډی په ستاينه كې نه كارول كيږي ،ترې تم شوه ، خو په همدې موده كې دغه گړنه ادبياتو ته داخله شوه · په ادبياتو كې نوستالژي دناروغيو په مانا نه ده بلكې درومانتيكو احساساستو اودپخوا په اړوند دغم دبيا تازه كولو مانالري ·

نوستالژي د فرانسې د رومانتيكي دورې د ليكوالو  لكه ...بشپړ متن...

پخوانی برخه: پښتو شعر او نوستالژي( دوهمه برخه)

 

17 اگست 2015

عمران راتب

 

سینما و حاشیه‌ها

وقتی فیلم آغاز می‌شود، قاعدتن ماجرا شکل گرفته است و نه‌تنها که شکل گرفته، بل‌که همه‌‌چیزها جایگاه‌شان را کسب کرده اند. مرونا (دختر یک کارگر مهاجر افغان) صابر (پسر فقیر ایرانی) را دوست دارد و صابر نیز دل‌باخته‌ی مرونا است. همان سکانس آغازین فیلم به بیننده این خبر را هم‌رسانی می‌کند که از صحنه‌های بعدی نیز امر غیرمتعارفی را انتظار نداشته باشد. یعنی آغاز نمایش به نحوی نمایان‌گر پایان آن نیز می‌تواند بود. هرچند که بیننده با تماشای هر صحنه بیشتر داخل ماجرا می‌شود، چهره‌ی دیگری از استیصال و ضربه‌پذیری شخصیت‌ها نیز آشکارتر می‌شود؛ مسأله اما این‌جاست که فیلم فاقد تنش لازم می‌نماید. چشم‌داشت مخاطب از...ادامه...

دهم اگست 2015

پرتو نادری

اشک‌هایم را نوشیدم

همه چیز دگرگونه شده بود، به آسمان نگاه کردم جای هرستاره یک گل نرگس روییده بود. سال‌ها چنان سایه‌هایی در تاریکی از من می گریختند، به آن گذشته‌های دور. دهاتی بچه‌یی شده  بودم  با انبوه بچه‌های دیگر که گروه گروه در دامنه تپه‌‌های خیال انگیز با تفنگ‌های زنگ خورده بازی می کردیم. گلوله‌ها در جاغور تفنگ‌ها پوسیده بودند و هیچ کس از تفنگ نمی ترسید. تنفگ‌ها به چوب دستی بدل شده بودند در دستان پیر مردان دهکده.

درختان چنان هم‌سرایان عاشق با سمفونی بادهای که از دامنۀ سبز کوهستان‌ها می آمدند، سرود خوانان می رقصیدند. قفس‌ها همه شکسته بودند، آسمان به آشیانۀ سبز و یگانۀ پرنده‌گان بدل شد بود و پرنده‌گان همه عاشق بودند. پرنده‌گان سرود‌های رنگارنگی می خواندند و اما...ادامه...

باز هم از همین قلم :

- شعرهایی در ادامۀ خط شکستۀ زمان

- شاعر حقیقی