نشر در آسمایی: 13.04.2010

 

نامی که نماد معارف بود

در ابندای قرن بیستم در کوچه بارانه کودکی چشم به جهان کشود که وی را عبدالجبار نام نهادند. وی وقتی به سن و سال مکتب رسید  از برکت کومک و تشویق  یکی از همسایه ها - خانواده روان فرهادی- به حیث نخستین کودک خانواده شامل مکتب شد  و  مکتب را با درجه اعلا  به اتمام رسانید.  وی پس از ختم مکتب در سال 1310 خورشیدی برابر با سال 1930 عیسوی به حیث معلم شامل خدمت  شد. این معلم جوان  در صحنه ترور اعلیحضرت نادر شاه  به روز 12 سرطان سال 1312 حاضر بود. وی ابتدا در مکتب حکام - که بعدا جایش را فاکولته حقوق و علوم سیاسی گرفت- و نیز در مکتب تجارتی و مکتب تاشقرغان چند سالی تدریس نمود تا این که در سال 1950 در لیسه عالی حبیبیه توظیف شد و بیست و سه سال تمام  در همین نهاد نامی معارف تا درجه مافوق رتبه خدمت نمود . وی پس از 40 سال خدمت صادقانه در معارف در سال 1973 متقاعد شد.  نام استاد عبدالجبارخان را همه اهل معارف می شناختند و به وی حرمت قایل بودند.

طوری که روشن است عبدالجبار خان بر گردن شمار کثیری از شخصیت های نامور کشور حق استادی داشت ؛ و چنان که جناب حامد مدنی فرزند استاد می گویند از میان همه شاگردانش وی خود  بیش از همه از محمد هاشم میوندوال یاد می نمود و این شاید هم به دلیل  آن باشد که  این شخصیت سیاسی که زمانی صدراعظم کشور بود در زندان و در شرایط مرموزی چشم از جهان بست - چنان که بسیاری ها معتقدند وی در درون زندان کشته شد و به درجه شهادت رسید.

عبدالجبار خان  در سال 1992 چشم از جان بستند.

این معلم نامی به خاطر خدمات شایسته و صادقانه به معارف و کشور چندین بار رسمً نیز مورد تقدیر و تمجید قرار گرفت:

                   

 

برای دیدن اسناد در سایز بزرگتر لطفا روی آن ها کلیک کنید

 


خاطراتی از همکاران و شاگردان استاد