رقص در سجاده
برای مریم احراری
عشق آری عشق نی این عشق هر درد و بلاست
هرچه باشد عشق شیطانی شیرین خداست
شادی اندوه ، درد شادمانی...آه! واه!
عطر این آواره جاری در تمام لحظه هاست
این سفر صد جادهء پیچیده دارد پیش رو
از چه گویی : ایستگاه آخر عاشق وفاست
گر نفس های تو خوشبو از هوای جان اوست
از چه میپرسی که امشب نازنین من کجاست
رقص در سجاده و در جاده سجده...گوش کن!
نیست جای گفتگو ...درعشق هر کاری به جاست