رسیدن به آسمایی: 11.2007 .03 ؛ تاریخ نشر در آسمایی :11.2007 .04

احسان الله سلام

زن گیر میانه رو

روزی برای خواستگاری به خانۀ یکی ازهموطنان مان رفته بودیم. وقتی خواستیم تا پسرمان رابه غلامی شان قبول کنند، مادر دختر پرید به میدان و پرسید:

ـ بچه قبول شده یا نی، پاسپورت خارجی داره یا نی؟

ـ نی ، پاسپورت داخلی داره!

ـ مودل موترش چیست؟

ـ پایکش چینایی.

ـ خانه مانه داره؟

ـ بچۀ ما آدم اجتماعی اس، درلاگر زنده گی می کنه.

ـ ریشش بودنه یی است یا دُم موشی؟

ـ هیچ کدام، دُم گوسفندی.

ـ از کدام مغازه خورد و خوراک تانه می خرین؟

ـ از" الدی".

ـ اخلاق بچه چتو است: گوشت خوراست یا سبزی خور؟

ـ کُت مُت مثل پشک.

ـ فرهنگ ای "زن گیر" شرقیس یا غربی: چاقه خوش داره یا لاغره؟

ـ والله خوارجان، بی فرهنگ است.

ـ نگفتی که بچۀ تان سیاسته می فامه یا نی؟

ـ چتو خوارجان؟

ـ ده گور تاریکی، بنیاد گراست یا لیبرال؛ دخترم تنگ بپوشه یا گشاد؟

ـ قربان سرت، میانه رو است.

ـ مه فکر خوده کدیم، برو خوارجان، بچۀ تانه ترشی پرتین!

پایان