رسیدن به آسمایی : 25.09.2008؛ تاریخ نشر در آسمایی : 25.09.2008

 

عبدالواحد رفیعی- هرات


اعلان مفقودي


صاحب عكس فوق كه نام و شهرتش در بالا ذكرشده است ، به حيث وكيل و نماينده اهالي شريف و مجاهد "زنبيل آباد" در پارلمان ميباشد كه به صد اميد و آرزو به وي راي داده وكيلش كرده به پارلمان فرستاديم؛ ‌ولي، نامبرده از آن تاريخ كه با پاشيدن نقل وشيرني و مشايعت و بدرقه ي اهالي شريف زنبيل آباد به كابل رفت، تاهنوز كه چند سال از آغاز كار پارلمان ميگذرد، اثري از ايشان نيست، نه خبري از ايشان شنيده ايم نه نطقي و نه صدايي و پيغامي و نه اثري از ايشان ديده ايم ....درست مثل اين كه زبانمان لال، ايشان لال شده باشند ، يا خدا نكرده آب شد ه رفته باشند زير زمين ، به قول شاعر : ديريست كه دلدار پيامي نفرستاد- ننوشت كلامي و سلامي نفرستاد ... بدين لحاظ ما از بابت سلامتي ايشان دل نگران ميباشيم ...
در اين مدت ما بيكار نبوده در پي دريافت اثر و خبري از ايشان زياد بالا و پايين دويديم ، از آن جمله تمام اهالي ده همه روزه، روز سه دفعه قبل ازغذا و بعد از غذا گوشهايمان را به راديوهاي مان ميچسپبانيم كه شايد صدايي يا حداقل سرفه یی  از وكيل مان برآيد ، ولي تا هنوزخبري نشده است. و نيزچندين تعويذ "گردنامه " گرفتيم ولي فايده نكرد. فال گرفتيم ولي فالگيرگفت سفركرده یی داريد كه مدتي از او خبري نداريد و..... به اينهم اكتفا نكرده خرجي جمع كرديم ، "خليفه غلام"، ارباب ده را به پايتخت روان كرديم ، ولي وي بعد ازمدتي كه چكرهايش را زد و سفرخرج را خورد ، فقط خبر آورد كه يك شب كه در خانه يكي از دوستان در كابل نشسته اخبار تلويزیون ميديده است  که ناگهان براي لحظه یی وكيل مان را ديده است كه داخل يك چوكي سرش را گذاشته و در حال نشسته به خواب رفته است ... . اين امر سبب تشويش ايشان و ما گرديده كه مبادا خدا ناخواسته كدام تكليف عايد حال ايشان شده باشد ، ولي بعضي اهالي كه شناخت بيشتري از ايشان داشته اند ميگويند ايشان از كودكي آدم خوش خواب بوده وهميشه نشسته به خواب ميرفته است. در عين حال كساني ديگري ازشهر دراين ارتباط به خليفه گفته اند كه شما تشويش نكنيد ، اين چوكي كه شما ديده ايد و وكيل تان داخل آن خواب بوده، همان چوكي پارلمان بوده و اين چوكي اصولاً خواب آوراست و استفاده از آن سبب خواب آلوده گي ميشود و وكلاي آنها نيز اوقات خواب شان را در روي همين چوكي ميگذرانند ... . ولي بعضي از دوستان گفتند شما اشتباه ديده ايد ، او خواب نبوده بلكه در حال مطالعه قانون اساسي بوده، ولي شما فكركرده ايد وي خواب است... . از اين ناحيه تا حدي خاطر جمع شديم كه ايشان مريض نيستند... .
كسي ديگر پيغام داده كه وكيل ما را ديده اند كه در پارلمان بوده و در يك دست كاغذ سرخ و در يك دست كاغذ سبز را بلند كرده بوده است- اين حرف تا جايي درست است چرا كه وقتي كه وكيل هم نشده بود هميشه عادت داشت از هر دو طرف حمايت كند و درعين حال هردو طرف را رد كند، ما هیچ گاهی نمی فهمیدیم كه ايشان موافق يك موضوع است يا مخالف آن ، به هر حال اين خبر نشان ميدهد كه ايشان هنوز در پارلمان حضور دارد و از اين بابت هم خاطر جمع شديم كه لااقل اخراج يا معلق نشده اند ... . ولي تشويش ما از اين است كه چرا صدايي و يا حداقل سرفه یی از ايشان شنيده نميشود؟ بعضي از دوستان به ما چنين گفتند كه ممكن ايشان بعد از دريافت اولين معاش دالري از زور خوشي زبان شان بند آمده باشد، اين اتفاق دور از امكان نيست ،‌ چرا كه اهالي زنبيل آباد همه معتقدند كه ايشان در برابر پيسه چندان حوصله و طاقتي نداشته است... 
ولي يك عده ميگويند كه ايشان در زمان كانديداتوري به ما وعده سپرده بود كه براي شما سر هر خانه يك حمام ميسازيم و كوچه هاي قريه را قيرريزي ميكنيم و همينطور قول داده بود كه اگر وكيل شود، به شيرني آن از هرخانه يك نفر را به سفر سياحتي كره مريخ ببرند ، حالا ممكن از اين بابت كمي شرمگين باشد و نتواند با ما رو به رو شود. اگر مسله اين باشد،‌ بدينوسيله اعلام ميكنيم كه اگر ايشان از اين خاطر آزرده اند ما از سفر به مريخ تيرهستيم و مثل سابق به جای حمام ميرويم به جوي و رودخانه و قيرريزي كوچه را هم نميخواهيم .... به اين طريق از ايشان خواهش ميكنيم لطف كنند فقط به طريقي خبر سلامتي شان را به ما برسانند تا ما مردم را از نگراني نجات دهند... .
هم چنين بدينوسيله خواهشمنديم كساني كه از ايشان خبري دارند لطف نموده ذريعه مكتوب يا پيغام از سلامتي ايشان ما را خاطر جمعي داده شيرني دريافت دارند.....