22/06/2014
پرتو نادریواژه شناسی مدرن « پاتک» !
روزی از روزها که پای بحث واژه گان در میان بود، دوستی از من پرسید که تو اندرباب واژۀ« پاتک» چه می دانمی؟ درپاسخ گفتم: واژۀ پاتک در ادبیات کشورما، پیشینۀ درازی ندارد؛ با این حال این واژۀ غریب در دهههای پسین، بیشتربر زبان حادثه ها جاری بوده است. یک واژۀ ساده نیست که به سادهگی بتوان به مفهوم آن پی برد؛ بلکه یک واژۀ مرکب است. مفهومی پیچیدهیی دارد و اندکی خوف انگیز.
دوست گفت چگونه! گفتم: اگر این واژه را که تجزیه کنیم به دو بخش تجزیه می شود. نخست،« پا» و دیگر« تک». در توضیح بیشتر این واژه در قاموسها آمده است که چون در راه می روی و پایت به جایگاهی می رسد و ناگهان از آنجا صدای« تک» بر می خیزد و تو می دانی که به پاتکی رسیده ای. « تک » در این جایگاه مفهوم توقف را می رساند. تو می ایستی! بعد کسی می آید و همه چیزت را تاراج می کند.
شارحان واژه های غریب باربار نوشته اند که:« پاتکها بر دوگونه است، یکی پاتکهای صحرایی، دیگر پاتکهای دفتری». در تعریف این دوگونه پاتک همه زبان شناسان باور یگانه دارند که پاتکهای صحرایی از خود توغ و بیرقی دارند و آن را می توان در کنار شاهراهها دید؛ اما پاتکهای دفتری از خود توغ وبیرقی ندارند و ظاهراً نمی توان آن ها را دید. در پاتکهای صحرایی شما را با آواز« تک» ایستاد می کنند؛ اما در پاتکهای دفتری کار با اشارۀ چشم و ابروست. مالکان پاتکهای صحرایی سیمای دوستانه و مودبانهیی ندارد، اما در پاتکهای دفتری سیماها ظاهراً پاکیزه و دوستانه است؛ ولی در هر دو صورت این جیبهای شماست که خالی می شوند و این هستی شماست که به تاراج می رود.
تا سخنان من به این جا رسید، آن دوست همه دانش و اندیشه اش را درچینهای جبیناش گرد آورد و خیلی اندیشمندانه گفت: امروزه بحث واژه شناسی وارد عرصۀ مدرنیزم و پست مدرنیزم نیز شده است و آن چه تو می گویی، یک بحث کلاسیک و سنتی است. برای آن که امروزه پست مدرنیزم به واژۀ پاتک مفهوم چند بُعدی داده است. گفتههای دوست من اندکی مبهم ترشد ، او گفت حرکت در پست مدرنیزم، همان حرکت سنتی روی یک خط نیست؛ بلکه حرکتی است هم زمان در چندین خط ! چشمانم با شگفتی بیرون زده بودند و برعقب ماندهگی خود در دلم افسوس می خوردم. گفتم این سخن شما را دانش فزیک نمی پذیرد که یک چیز همزمان بتواند در چندین خط حرکت کند. دوست من خندید و خندید، بلند و بلند. احساس کردم که مسخره ام می کند، بعد چشم در چشم من دوخت و گفت همین گونه که من بر تو می خندم پست مدرن ادبی و علمی بر ریش همه ادبیات سنتی و کلاسیک و دانشهای پیشین می خندد. او گفت در پست مدرن همه چیز ممکن است. یعنی هرچه می خواهی بگو و هرچه می خواهی بکن! گفتم چگونه؟ گفت: نگاه کن، به همین رییس جمهور خودمان. خوب یا خراب انتخاباتی شد و او از انتخابات بیرون آمد، او هم رییس جمهور است و هم برادر انتحاری. هم در خط برادری با طالب و انتحاری حرکت می کند و هم سوار بر الاغ دموکراسی به سویی می راند که حتا خودش هم نمی داند که به کجا می رسد. این سو قول می دهد و آن سو چشمک می زند. انسان سنتی می تواند یک درون ویک چهره داشته باشد، انسان تک بعدی است؛ اما انسان پست مدرن می تواند هزاران درون و هزاران چهره داشته باشد. دهانم از شگفتی باز مانده بود. دیدم که اگر دوستم همچنان به پیش برود من دیگر ذرهیی از مفهوم سخنانش را نخواهم فهمید، چنان بود که خواستم تاچیزی در پیوند به مفهوم مدرن پاتک گوید. مانند آن بود که از خوابی بییدار باشد، گفت خیلی خوب، خیلی خوب!
دوستم گفت: پاتک مدرن و پست مدرن، پاتک دموکراسی افغانی است. حالا دیگر کار از اشارۀ چشم و ابرو گذشته است. در دموکراسی افغانی توسعۀ پاتکها چندین و چندین مرتبه بیشتر از توسعۀ کشت خشخاش و قاچاق اثار باستانی است. پاتک مدرن یعنی پاتک کابل بانک وووو
این پاتکها چند گونه است، مانند پاتکهای دولتی ، پاتکهای سیاسی، پاتک های پارلمانی، پاتک های انتخاباتی و پاتکهای مدنی. تا می خواست چیز دیگری بگوید که با تعجب گفتم پاتکهای مدنی ! پاتک های انتخاباتی ، خشمی در چهره اش رنگ زد، از جای برخاست فریاد زد.
آن چه می گویم به قدر فهم تست
مردم اندر حسرت فهم درستدر حالی که دروازۀ اتاق را بازمی کرد، روی به من گشتاند و دهانش چنان ماشینداری به سوی من شلیک کرد: تک تک تک پاتک ، این جا همه اش پاتک است! هر حوزۀ انتخاباتی می تواند خود یک پاتک باشد ، این جا همه چیز می تواند یک پاتک باشد، دموکراسی افغانی هم یک پاتک است، پنجه اش را کج کرد. گویی پنجه اش روی ماشۀ تفنگ ماشینداری حرکت می کرد و یک ریز صدا می زد تک تک تک، پاتک. نمی دانم چرا حس کردم که این تک تک ها از قلب او بیرون می آید. ترسیده بودم . دوست رفت ، دستم را روی سینه ام گذاشتم دیدم که دل من نیز صدا می زند تک تک تک، پاتک . تک تک تک ، پاتک! تک تک تک و صدای دوست همچنان تک تک تک در گوشم می پچید که این جا همه اش پاتک است!