رسیدن: 07.04.2014 ؛ نشر : 08.04.2014
امين آريبل
نیست
ديگر براي معركه ها اضطراب نيست
پاي شكست غلغله ها را شتاب نيست
تيمار راتموز عبوس است راستي
غوغاست؟ انقلاب ؟ زمان عتاب نيست؟
سرد است آهن است فريبست همنفس
ابليس آتشست حرير كتاب نيست
حرفست ،ياوه است دگرگونه لمحه است
خونست ، لاله است كسي را حساب نيست
شايد نهايتيم به مقصد رسيده ايم
پايان قصه است هواي حباب نيست
هالند
***
مست
امشب زشاخ ميكده مهتاب ميچكد
استاره از هواي مي ناب ميچكد
نقش سپيده پيكره ي رنگ همدلي
تصويرساز از جگر قاب ميچكد
شب آبگينه گشته پرستو! به جام ما
فرياد هم زديده ي اين آب ميچكد
دست طرب تنيده بدامن سرود عشق
دزدانه، مي ز شوخي گرداب ميچكد
جوش نياز، حلقه ي تن دوز انجمن
دريادلي، به مستيي بي آب ميچكد
هالند