رسیدن:  18.02.2014  ؛ نشر : 22.02.2014 

 

احمد علی از زهدان

 

کتاب زندگینامه و خاطرات الکس فرگوسن

 

کتاب زنده گینامه و خاطرات سر الکس فرگوسن سرمربی اسطوره یی منچستر یونایتد شامل 25 فصل پر هیجان که ز سوی انتشارات البرز منتشر گردیده  این روزها با استقبال کم نظیر مردم مواجه شده است.

کتابی که لقب پر فروش ترین کتاب سال 2013 انگلستان را از آن خود کرده بود، در کمتر از یک هفته به چاپ دوم رسید و هم اکنون در ایران  در آستانه چاپ سوم قرار گرفته است.

خاطرات سرمربی سابق شیاطین سرخ در 320 صفحه سرشار از رمز و رازهای دنیای شخصی و فوتبالی بازیکنان و مربیان مشهور جهان است که خواندن آن همانقدر که برای جوانان فوتبال دوست ایرانی جالب توجه خواهد بود، برای مربیان ایرانی هم مفید و حایز اهمیت است. این کتاب را یاسین قاسمی ترجمه کرده است.

یاسین قاسمی مترجم زاهدانی این کتاب گفت: الکس فرگوسن برای کسب پیروزی و به دست آوردن جام ها فوق العاده جاه طلب بود. او شیوه مدیریت و رهبری منحصر به فردی داشت. فرگوسن فقط سرمربی نبود ... او پدر منچستریونایتد بود!

فرگوسن در قسمتی از کتاب زنده گینامه و خاطرات خود میگوید: یکی از خصوصیات بارز اسکاتلندی ها اراده قوی است. وقتی آنها اسکاتلند را ترک می کنند، این تنها به یک دلیل می تواند باشد: برای دستیابی به موفقیت!

و آیا سر الکس فرگوسن با کسب 49 جام موفق ترین مربی تاریخ بریتانیا نبود؟

یاسین قاسمی یکی از اعضای باشگاه نخبه گان و پژوهشگران دانشگاه سیستان و بلوچستان افزود: نکته قابل تامل و جالب توجه این است که کتاب زنده گینامه و خاطرات الکس فرگوسن پس از انتشار در کمتر از یک هفته به چاپ دوم رسید! سر الکس فرگوسن شخصیتی بزرگ و دوست داشتنی است. انتظار چنین استقبالی را از کتاب خاطرات فرگوسن از سوی مخاطبان ایرانی داشتیم. تب دوست داشتن شخصیت های بزرگ هیچ گاه فروکش نخواهد کرد و به زودی شاهد چاپ سوم این کتاب در ایران خواهیم بود.

الکس فرگوسن در این کتاب پرده از رازهایی برداشته است که خواندن آن برای غیر فوتبالی ها نیز جالب توجه خواهد بود.

برخی از بخش های این کتاب: بیماری قلبی الکس فرگوسن ، فرگوسن و مدیریت چندین میخانه ، کارلوس کیروش یک نابغه ، ماجرای پرتاب لنگه کفش ، دیوید بکهام و دنیای مدلینگ ، جادوگری به نام کریس رونالدو ، افشای راز جنگ پیتزا ، مسی شکنجه گر رقیبان ، خونریزی شدید به علت فشار زیاد کار ، مسی، ژاوی و اینیستا: سه تفنگدار ، فعالیت های سیاسی در جوانی و ...

 

***

 

سه بخش از این کتاب خواندنی را در ادامه می خوانید:

 

برزیل

من همیشه به فوتبالیست های برازیلی احترام گذاشته ام. می توانید نام یک بازیکن برازیلی را ببرید که در یک بازی خوب کار نکرده باشد؟ آنها برای فرصت های بزرگ متولد شده اند. آنها مزیت ویژه یی دارند: غرور و اعتقاد عمیق به خودشان!

اندرسون به دلیل برزیلی بودنش خودباوری شگفت انگیزی را به تیم آورد. برزیلی ها فکر می کنند، می توانند برابر هر کسی بازی کنند.

من به اندرسون گفتم: "تو نیمار را در برزیل دیده ای؟"

او گفت: "اوه، بازیکن بزرگی است. شگفت انگیز است."

به او گفتم: "روبینیو را دیده ای؟"

او گفت: "شگفت انگیز است. یک بازیکن باورنکردنی است."

نام هر برزیلی را که می گفتم با این پاسخ او مواجه می شدم. او فکر می کرد که همه بازیکنان هم میهنش کلاس جهانی دارند. وقتی برزیل، پرتگال را در یک بازی دوستانه در هم کوبید، اندرسون به رونالدو گفت: "دفعه بعد ما تیم پنجم مان را به بازی خواهیم فرستاد تا شما شانسی داشته باشید."

 

رونالدو یا مسی ؟!

در تابستان 2012، من در یک برنامه پرسش و پاسخ با مجری گری دن واکر از  BBC، با حضور پیتر اشمایکل و سم آلاردایس، اشتراک کردم. یک نفر سوال کرد: "کدام بازیکن بهتر است، رونالدو یا مسی؟" پاسخ من این بود که: " خب، رونالدو فیزیک بهتری نسبت به مسی دارد، او در هوا بهتر است، با هر دو پا خوب کار می کند و سریعتر است. مسی وقتی توپ به پایش می رسد چیزی جادویی دارد. مثل این است که او روی زمینی از پر فرود آمده است. سبکبار بازی کردنش ویرانگر است".

اشمایکل اینطور فکر می کرد که رونالدو می تواند در یک تیم بد بازی کند در حالی که مسی نمی تواند. این نکته منصفانه یی بود. ولی مسی، با این وجود، وقتی پا به توپ می شود می تواند لحظه های بزرگی را خلق کند. نظر پیتر این بود که مسی به ژاوی و اینیستا وابسته است که توپ را به او برسانند. رونالدو هم تا حدود زیادی به همین صورت است و لازم است تا مدام تغذیه شود. در تمام مواردی که از من در اینباره سووال شده برایم غیرممکن بوده که به طور قطع بگویم کدامیک بهتر است چون دوم دانستن هر کدام از آنها می تواند حس نادرستی را القا کند.

 

رد سرمربیگری تیم ملی انگلیس

دو بار سرمربیگری تیم انگلیس به من پیشنهاد شد. آدام کروزیر، که از سال 2000 تا 2002 مدیر ارشد اجرایی اتحادیه فوتبال انگلیس بود، قبل از انتصاب اریکسون در سال 2001 برای دیدنم آمد. اولین بار قبل از آن بود، در زمان ریاست مارتین ادواردز، در حدود سال 1999 که کوین کیگان هدایت امور را به دست گرفت.

هیچ میلی به فکر کردن به کار برای انگلیس نداشتم. می توانید مرا در حال انجام آن تصور کنید؟ یک اسکاتلندی! من همیشه به شوخی می گفتم که اگر به این پست برسم آنها تنزل پیدا خواهند کرد: آنها را به رتبه 150 دنیا می رسانم، که اسکاتلند 149 است.