نشر : 18.12.2012

بحث در مورد  «رومان افغانی»*

 

 آیا «رومان افغانی» وجود دارد و اگر وجود دارد ویژه گی های آن چیست؟

طوری که روشن است از سده 17 میلادی تا کنون رومان پیوسته راه رشد و گسترش را در جهان پیموده است. هیچ کشور دارای صحنه ادبی زنده وجود نه دارد که در آن «ژانر رومان» قافله سالار نه باشد. در جهان سالانه هزاران رومان نوشته ، چاپ و به بازار عرضه میشوند. برخی از این رومان ها ماندگار میگردند و اما اکثر شان به سرعت به وادی فراموشی میروند.

به این پرسش که چرا در جهان امروز رومان به قافله سالار ادبیات مبدل شده و بیشتر از هر ژانر دیگر ادبی خواهنده و خواننده دارد، توضیحات زیادی وجود دارند. و اما شاید ساده ترین و در عین زمان قناعت بخش ترین توضیح این باشد : کودکان به افسانه و بزرگسالان به روایت و یا رومان نیاز دارند. به عبارت دیگر توان روایت و علاقه مندی انسان به قصه است که ژانر رومان را آفریده و بقای پیرزمندانه اش را تامین کرده است.

مارش رومان در سرحدات افغانستان متوقف نه شده است. و اما، عبور و نفوذ این مارش در افغانستان با تاخیر و کندی صورت پذیرفته و هنوز به قافله سالار ادبیات افغانستان مبدل نه شده است. گرچی در کشور ما به علل متعدد هنوز دم و دستگاه واقعی و بازار پر رونق ادبیات شکل نه گرفته است، اما با آن هم شماری از نویسنده گان ما استعداد و چانس شان را در عرصه هنر روماننویسی با ارایه ی آثاری آزموده اند. برخی نویسنده گان که کار شان را با داستان های کوتاه و میانه آغاز کرده اند، اکنون به رومان نویسی رو آورده اند. شماری از نویسنده گان جوانتر هم کار آفرینیشی ادبی خود شان را از نوشتن رومان آغاز کرده اند.

طوری که میدانیم بازار ادبیات در افغانستان به سطحی نه رسیده است تا حتا سرشناس ترین نویسنده گان آن نیز بتوانند از راه هنر هزینه ی زنده گی خود شان را تامین کنند. با آن هم این نویسنده گان حد اکثر تلاش خود شان را کرده اند تا در حدی که ممکن است این ژانر معاصر ادبی را به جامعه معرفی و آن را نهادینه سازند که این کار و کوشش سزوار ارج فروان است . برای تسریع و تقویت این روند لازم است تا روماننویسان افغانستان و آثار شان در محراق توجه ی منتقدان ادبی ، دست اندرکاران و علاقه مندان ادبیات قرار گیرند. ما امیداریم با اشتراک فعال همسخنان دریچه ی «انشا» بحث واقعبینانه و انتقادی کنونی روی پرسش ها و مسایل مطروحه به نخستین گام قابل توجه در این زمینه مبدل گردد.

برخی پرسش ها و مسایلی که پیشنهاد میشود در بحث به آن ها پرداخت :

- آیا «رومان افغانی» وجود دارد و اگر وجود دارد ویژه گی های آن چیست؟

- چرا رومان افغانی خواننده نه دارد؟

- آیا ما روماننویس حرفه یی داریم ؟

- رومان افغانی بیشتر تحث تاثیر کدام الگوها و مکاتب روماننویسی جهانی قرار دارد؟

- رومان افغانی چرا تا به حال هنوز شکل دوبعدی دارد؟

و... امیدواریم همسخنان گرانقدر با افزودن پرسش ها و جهات دیگر مساله در تکمیل این فهرست نیز همکاری نمایند.

برای پیشگیری از پراگنده گی ، امیدواریم بحث روی پرسش ها و مسایل به ترتیب و یک به یک صورت بگیرد .

اگر دوستان موافق باشند بحث را از پرسسش نخست آغاز میکنیم:

- آیا «رومان افغانی» وجود دارد و اگر وجود دارد ویژه گی های آن چیست؟

+
*همسخنان گرامی بانو نکهت دستگیر زاده ، و جناب ظاهر تایمن، در مورد «رومان افغانی» ملاحظاتی دارند و تعویض آن با «رومان در ادبیات افغانستان» را پیشنهاد نموده اند و همچنان بانو نکهت در مورد «واقع شدن رومان در زبان » ابراز نظر نموده اند که امیدواریم آن ها را در جریان مباحثه نیز بیان بفرمایند تا به توجه همسخنان دیگر نیز برسد و روی آن ها بحث صورت گیرد.

++

یادداشت:

این بحث در دریچه «انشا» در فیسبوک به راه انداخته شده است. نویسنده گان ، پژوهشگران، منتقدان ادبی و سایر صاحبنظران عرصه ی ادبیات که در فیسبوک حضور دارند و اما هنوز در گروه فیسبوکی انشا عضویت نه دارند ، لطفن به این نشانی مراجعه نموده و تقاضای عضویت نمایند و نیز پیامی عنوانی مدیر مسوول آسمایی  بفرستند تا عضویت شان تایید شود.

http://www.facebook.com/#!/groups/450879821615437/

سایر علاقه مندان که در فیسبوک عضویت نه دارند، میتوانند نظرات شان را توسط ایمیل به نشانی آسمایی ارسال بفرمایند.

afghanasamai@aol.com