25.12.2017
هارون یوسفی
خره شو*
حال ما بد شد و حال دگران شد خره شو
جیب ما خالی و انبان فلان شد خره شو
آدمِ عاقل و بی واسطه در حاشیه رفت
کار و بار و نصب از دزد کلان شد خره شو
بانوان را نگذارد به وزارت برسد
به گمانی که همه کارِ جهان شد خره شو
هر وکیلی که رهء چور و رهء رشوه گرفت
یار و هم یاورِ والي ی فلان شد خره شو
طفل بیچاره، زنِ بیوه، سرِ جاده نشست
حقِ شان مصرفِ ویلای کلان شد خره شو
آنکه دایم سخن از مذهب و تقوا میزد
گپ مرداری او ورد زبان شد خره شو
تا بگفتند دو سه تا ، فللی فس شده است
حالت مرد و زن وخرد و کلان شد خره شو
اگر این بی هنران از سر ما گم گردند
تو بدان که همه ی کون و مکان شد خره شو
---
*خره شو در زبان روسی به معنای خوب
لندن، 20 دسامبر 17