رسیدن: 17.08.2011 ؛ نشر : 21.08.2011
پرتو نادرییک سده روزنامه نگاری
(سراج الاخبار صد ساله شد)
مرگ امیر عبدالرحمن بزرگ ترین دیکتاتور و امیر خود کامه ی افغانستان در (1901) درحقیقت پایان یکی از سیاه ترین دوره های استبداد قرون وسطای در کشور است.
در زمان او هیچ نشریه یی در کشور وجود نه داشت. به تعبیر شاعر بر لبان مردم قفل زده بودند، اما فرزند او امیر حبیب الله بنا بر تغیراتی که در جهان و منطقه رخ داده بود اجرای یک رشته برنامه های اجتماعی- فرهنگی را از بالا روی دست گرفت که اجرای این برنامه ها خود بستر اجتماعی پرورش اندیشه های آزادی خواهی و مشروطیت در کشور را فراهم کرد. ظاهراً حبیب الله در آغاز علاقه نه داشته تا به مانند پدر سیمای دیکتاتورانه یی از خود نشان بدهد. چنان که بنا بر موافقت او به سال (1906) نشریه ی «سراج الخبار افغانسان» در نتیجه ی کوشش های انجمن سراج الاخبار در شهر کابل به نشرات آغاز کرد. مدیریت مسوول سراج الاخبار افغانستان را مولوی عبدالرووف قندهاری مدرس مدرسه ی شاهی بر عهده داشت. با دریغ این نشریه پس از نشر شماره ی نخست متوقف گردید. شماری از کارشناسان بر این عقیده اند که امیر حبیب الله در زیر فشار حکومت هند بریتانیای دستور به قطع نشرات سراج الاخبار افغانستان دادبا این حال نخستین اندیشه های آزادی خواهی و مشروطیت در همین سالها در کابل شکل گرفت چنان که نخستین هسته های مشروطه خواهی در دربار و در لیسه ی حبیبیه پدید آمدند و افزون بر آن شماری از مشروطه خواهان و دیگر اندیشان به گونه ی پراگنده در جامعه فعالیت می کردند. ادامه ی چنین وضعیتی نهایتاً سبب ایجاد حزب سری ملی گردید.
یکی از چهره های شاخص فرهنگی و سیاسی در این دوره محمود بیک طرزی است که امروزه از او به نام پدر مطبوعات در افغانستان یاد می شود. محمود طرزی با نفوذی که در دربار امیر حبیب الله داشت سرانجام توانست موافقت امیر را به دست آورد تا بار دیگر مطبوعات متوقف شده افغانستان به کار آغاز کند.
این در حالی بود که تازه افغانستان یک دوره ی سرکوب خونین مشروطه خواهان اول به دست امیر حبیب الله را پشت سر گذاشته بود. به هر حال در اکتوبر 1911 نشریه یی زیر نام «سراج الاخبار افغانیه» به مدیریت مسوول محمود طرزی در شهر کابل به نشرات آغاز کرد. اهداف نشراتی این نشریه را بیداری و آگاهی مردم، تحقق آزادی، نوگرایی، پرورش روحیه ی میهن پرستی و مبارزه با استعمار تشکیل می داد.
بدینگونه نشریه خود به کانون تازه یی از مشروطه خواهی بدل گردید و شماری از نام آورترین روشنفکران، مشروطه خواهان و استقلال طلبان شهر کابل به دور آن گرد آمدند.
در نشریه مطالبی در ارتباط به پیشرفت های بشری در کشور های دیگر نیز به چاپ می رسید. هدف از نشر چنین مطالبی تنبه حکومت و تشویق مردم در جهت رشد و توسعه ی بشری بوده است.
حصول استقلال سیاسی کامل افغانستان یکی از اهداف مهم مشروطه خواهان بود؛ بناً نشریه پیوسته اهداف استقلال طلبانه را دنبال می کرد. تبلیغ اندیشه های استقلال طلبانه در سراج الاخبار نه تنها در بیداری شعور سیاسی جوانان و مردم افغانستان از اهمیت بزرگی بر خوردار بود؛ بلکه این امر در بیداری شعور سیاسی جوانان کشورهای منطقه نیز اهمیت بزرگی داشته است.
کارشناسان عقیده دارند که در دوران جنگ جهانی یکم این نشریه یکی از با اعتبارترین و مشهورترین نشریه ی شناخته فارسی زبان بود که در کشور های آسیای میانه؛ ایران و هند هواخواهان زیادی داشت. مدارکی وجود دارند که از انتشار آن در آسیای میانه و هند جلو گیری می کردند.
به اساس گفته دانشمند بزرگی تاجیک – صدرالدین عینی، شماره های سراج الاخبار افغانیه که به گونه پنهانی به آسیای میانه می رسیده؛ در میان احرار و آزادی خواهان منطقه دست به دست می شده است.
در افغانستان سراج الاخبار افغانیه را سر آغاز مطبوعات در کشور می دانند. برای آن که پس از آن مطبوعات در افغانستان دیگر هیچگاهی با وقفه یی روبه رو نه گردید.
غیر از این سراج الاخبار افغانیه به مقایسه شمس النهار با معیارها و موازین روزنامه نگاری نوین بیشتر هم آهنگ بوده است. یکی از دلایلی که امروز محمود طرزی را به نام پدر مطبوعات افغانستان یاد می کنند؛ نخست به این دلیل است که او بانی یک مطبوعات مستدام در كشور است. دیگر این که تجربه های روزنامه نگاری او بعداً در دوره های دیگر نیز تعمیم و گسترش یافت.
این که مشخصاً سراج الاخبار چی تاثیر گزاری هایی در امر رشد بشری و انکشاف اجتماعی در آن دوره تاریخی افغانستان داشته است؛ می توان به موارد زیرین اشاره کرد:
نخست از همه سراج الاخبار افغانیه تنها یک نشریه نه بود؛ بلکه از آن می توان به حیث نخستین مدرسه پرورش روزنامه نگاری نوین در افغانستان یاد کرد. غیر ازاین سراج الاخبار کانون پرورش اندیشه مشروطیت و استقلال خواهی نیز بوده است. روزنامه نگارانی که در دامان سراج الاخبار پرورش یافتند بعداً نه تنها در روزنامه نگاری دوره های بعدی، بلکه در عرصه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور نیز به چهره های درخشانی بدل شدند.
شخصیت های چون عبدالرحمن لودین، عبدالهادی داوی، عبدالعلی مستغنی، علی احمد خان، فیض محمد خان، احمد راتب و شمار دیگر از پرورده گان دامان سراج الاخبار افغانیه اند.تا جایی که من فکر می کنم سراج الاخبار در امر گسترش اندیشه های آزادی خواهی در افغانستان نقش قابل توجهی داشته است. تاثیر این امر را می توان در پشتیبانی مردم از امان الله خان در برابر کاکایش نایب السلطنه نصرالله خان مشاهده کرد که پس از کشته شدن امیر حبیب الله، خود را در جلال آباد پادشاه افغانستان اعلام کرد. متعاقبا امان الله خان در کابل نیز اعلام پادشاهی کرد و همزمان با آن استقلال سیاسی افغانستان را نیز اعلام نمود و این امر سبب شد تا مردم از او حمایت کنند. برای آن که امان الله خان با حلقه ی مشروطه خواهان دربار ارتباط داشت و مردم او را به حیث یک شاهزاده ی تحول طلب و آزادی خواه می شناختند و دوست می داشتند.
سراج الاخبار یگانه منبع در کشور بود که خواننده گان خود را با تازه ترین دست آورد های علوم و تکنولوژی آشنا می کرد. انتشار چنین مطالبی در سراج الاخبار می توانست در بالا بردن سطح آگاهی های علمی مردم اهمیت بزرگی داشته باشد.
سراج الاخبار را می توان بنیان گزار ترجمه های ادبی و علمی در افغانستان خواند. هرچند شروع ترجمه از منابع خارجی در افغانستان به شمس النهار برمی گردد؛ ولی میزان ترجمه به وسیله ی بعضی از همکاران سراج الاخبار و به ویژه به وسیله ی محمود طرزی بود که خواننده گان این نشریه با منابع ادبی غربی و ترکی آشنا شدند.
از سراج الاخبار می توان به حیث یک کانون ادبی نیز یاد کرد چنان که در گسترش شعر تعلیمی، انتقادی و طنزی کار درخشانی انجام داده است.
محمود طرزی با سرایش شعر هایی در ارتباط به دست آورد های علوم و تکنولوژی و جلوه های تمدن می خواست از یک طرف مردم را با مزایای تمدن و تکنولوژی آشنا سازد و در جهت دیگر تلاش داشت تا بر تعهد اجتماعی و مفیدیت شعر نیز تاکید کند. شعر برای او وسیله یی بود تا به حکومت این پیام را بفرستد که با مسوولیت و جدیت بیشتری در راه نو سازی کشور گام بگذارد.نخستین رگه های طنز نویسی معاصر با نوشته های محمود طرزی و همکاران او در سراج الاخبار افغانیه پی گذاشته شده است. طنز در سراج الاخبار موثر ترین شیوه ی انتقاد از حکومت بوده است.
از نوشته های محمود طرزی و همکاران او، خاصتاً عبدالهادی داوی که شعر های انتقادی و طنز آمیز خود را به نام مستعار «ریشان» به چاپ می رساند، بر می آید که سراج الاخبار بر خلاف شمس النهار نه تنها به کارمندان عالی رتبه انتقاد می كرده، بلكه همچنان لبه ی طنزها و انتقاد های آنان متوجه شخص امیر حبیب الله نیز بوده است.سراج الاخبار را همچنان می توان پایه گذار نثر روزنامه نگاری یا ژورنالیستیک در افغانستان خواند. هرچند از شمس النهار در این ارتباط نه می توان چشم پوشی کرد؛ ولی باید گفت که نثر شمس النهار از دشواری ها و نارسایی های در زمینه ی دستور زبان و شیوه ی افاده رنج می برد.
با انتشار سراج الاخبار است که نخستین بار تنوع ژانرهای ادبی و ژورنالیستی در مطبوعات افغانستان گسترش می یابد. از این نقطه نظر شمس النهار به مقایسه ی سراج الاخبار خیلی ها فقیر به نظر می آید.
سراج الاخبار به حیث یگانه منبع خبر رسانی رسمی توانسته بود تا یک شبکه اطلاع رسانی در کشور را ایجاد کند. چنان که علاوه بر منابع خارجی بخشی از خبر ها و گزارش ها درسراج الاخبار افغانیه به وسیله ی خبر نگاران آن در کابل و ولایات تهیه می گردید.
افزون بر این می توان گفت که این نشریه در ایجا و گسترش فرهنگ مطالعه در افغانستان اهمیت فراوانی داشته است. البته نه باید تصور کرد که سراج الاخبار به مانند نشریه های پر تیراژ امروزین خواننده گان زیادی داشته است؛ ولی می شود گفت خواننده گان آن تدریجاً رو به افزایش بود. خبر های آن دهان به دهان می شد. شاید همین امر سبب شد تا محمود طرزی در اکتوبر سال 1918 ضمیمه یی را به نام سراج اطفال برای کودکان و نوجوانان نیز انتشار دهد. این نشریه گذشته از مطالب خبری موضوعاتی را در ارتباط به دین، اخلاق، علوم و فنون متداول روزگار به نشر می رساند. غیر از این سراج اطفال به نشر مطالب ذوقی نیز می پرداخت. انتشار سراج اطفال خود سبب ایجاد و گسترش فرهنگ مطالعه در میان کودکان و نوجوانان گردید. برای آن که مطالب و موضوعات آن به گونه ی تهیه می شد که می توانست برای کودکان و نوجوانان از جهات گوناگون مورد توجه قرار گیرد. در سالی که سراج اطفال به نشرات آغاز کرد علاوه بر مکتب میانه حبیبیه، هفت مکتب ابتدایی دیگر در شهر کابل فعالیت داشتند و شماری مکاتب و مدرسه های دیگر در حال ساختمان بودند..