رسیدن به آسمایی: 17.03.2010 ؛ نشر در آسمایی: 17.03.2010

سید همایون شاه (عالمی)

همراز

ساقیا مرحمتی دار که ماه ِ حمل است
مشکل محتسب از عید ببینی که حل است
نرگس و سنبل و نسرین و گلاب آمده بین
سبزه از مستی خود آمده روی ِ جَبَل است
لاله در دشت اگر چند دو رو گشته مگر
سوسن ِ ورد ِ زبانم ز دلم بی خلل است
ابر انبار ِ کتان گشته در این گنبد ِ سبز
غم در این فصل بدیدیم به حدّ ِ اقل است
شبنم آئینه نما گشته به اوراق ِ گلاب
گذر ِ باد سبا عطر گر ِ هر محل است
جز یکی نیست مرا آرزوی دل به بهار
بخدا آن لب ِ میگون ِ نگارم امل است
دلم از هجر ندارد که به یک لحظه قرار
سرم از دوری ِ آن یار ببینی کسل است
توبه بشکست بدانی که ز تأثیر ِ گل است
پُت و پنهانی ببین باده به زیر بغل است
نرود از نظرم چهره ی تابان ِ رخش
زانکه پیوند ِ من و یار ز روز ِ ازل است
دانی تقصیر زمن نیست ز دل بردن تست
شرط انصاف اگر باز بجویی اول است
نو بهار است بیا لحظه ی همراز شویم
راز پنهان(همایون) به شعر و غزل است





16 مارچ 2010م
وزیر اکبر خان مینه
کابل - افغانستان